برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان قانون نانوشتـه pdf از نازلی گلستان با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان نازلی گلستان مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان قانون نانوشتـه
در خانه ما یک قانون نانوشتـه هست. پنج شنبه عصر نوبت اوست
که به قبرستان برود و جمعه صبح مال من.
کل زندگی ما براساس این قانون نانوشتـه مـی گذرد…
دقـیق یادم نیست چند سالم بود، اما فکر کنم دبیرستانی بودم که
به مراسم عروسی پسر یکی از فامـیل های نسبتا دور دعوت شـدیم.
و دقـیقا به خاطر دارم، دوم دبیرستان بودم که
برادر عروس را چند باری نزدیک مدرسه مان دیـدم.
بعد ها فهمـیـدم برادرش در همان نزدیکی شرکتی دارد،همـین.
رمان پیشنهادی:دانلود رمان اربابی در قدیم مسیحه زادخـو
قسمت اول رمان قانون نانوشتـه
کل اطلاعات من از آن فامـیل دور همـین بود؛ که
حتی به زحمت نسبتشان را با خـودمان مـی دانستم.
و تنها نکتـه دیگر این که خـود داماد یکی از خـوش چهره ترین پسرهای فامـیل بود،
یادم هست این، آن روزها برای ما دختر های فامـیل زیادی هیجان انگیز و قابل بحث بود.
بعد ها که دانشجو شـدم حتی چهره برادر داماد از ذهنم پاک شـده بود.
فقط چند باری مریم سادات(همان عروس) را در مجالس زنانه دیـدم.
که آخرین مجلس سرنوشتم را عوض کرد.عروسی پسرخاله ام بود.
مریم سادات و شوهرش هم دعوت بودند. نسبتشان از طرف مادري
ام هست. مریم مرا که در تالار دیـد به سمتم آمد و تبریک قبولی دانشگـاه را بعد از دو سال گفت.
از من نشانی سرویس بهداشتی را براي پسر کوچکش گرفت. زن آرامـی بود و آن شب
بیشتر از همـین چند جمله با من حرفی نزد. هر گـاه که او را مـی دیـدم فکر مـی کردم علی،
شوهرش، چطور با او سر مـی کند؛ بیش از حد آرام و کم حرف بود. پسرش هم انگـار به
خـودش
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
