برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان حزب تقابل pdf از مرواریـد۷۸۱ با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان مرواریـد۷۸۱ مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه/اجتماعی/مافیایی
خلاصه رمان حزب تقابل
قصهی زندگی شیـدا دختری که از کودکی تـوی خانوادهای بیمسئولیت بزرگ مـیشـه و
تـوی دام گذشتـهی زندگی پدر و مادرش مـیفتـه و بهطرز عجیبی به این گذشتـه پی مـیبره.
قصهی زندگی امـین پسر پرورشگـاهی که بهمحض ورود به دانشگـاه متـوجه آدم
جدیـدی مـیشـه که خیلی به عزیزترین آدم زندگیش شباهت داره. نزدیکشـدن به اون دختر
ثمـین اون رو وارد باند خلافکـاری بزرگی مـیکنه. در نهایت امـین متـوجه رازهای
سربهمهر زندگی پدر و مادرش مـیشـه…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان مزاحم دوست داشتنی
قسمت اول رمان حزب تقابل
در حال شستن لباس سر حوض بودم که با شنیـدن صدای زنگ در
دستـهام رو آب کشیـدم. بهسمت بند رخت رفتم
و چادرم رو از روی بند برداشتم. سر کردم و بهسمت در رفتم.
قبل از باز کردن در با صدای نسبتاً بلندی گفتم:
کیه؟
اما کسی جوابم رو نداد. با تردیـد در رو باز کردم. با دیـدن کسی که
پشت در بود وحشتزده خـواستم در رو ببندم که
مانع شـد و بهزور خـودش رو داخل انداخت. جیغ کوتاهی کشیـدم و
درحالی که عقبعقب مـیرفتم با عجز تـوی
چشمهای بیاحساس و تیرهش خیره شـدم و نالیـدم:
چرا دست از سر من برنمـیـدارین؟ چرا؟ چرا نمـیذارین زندگیم رو بکنم؟
مرد اخمهاش رو تـوی هم کرد و با جدیتی که همهی آدمهای ماشینی اون خـونه داشتن گفت:
شرمنده خانوم ولی دستـور آقاست که امانتیشون رو ازتـون بگیریم.
و با نگـاهی سَرسَری کل خـونه رو از نظر گذروند و باالخره روی
پسرک دوساله که روی تخت چوبی کنار حیاط خـوابیـده
بود متـوقف شـد. متـوجهی هدف شوم مرد شـده بودم. با لحنی که
طلبکـاری و دشمنی در اون بیـداد مـیکرد رو به مرد
گفتم:
امانتی؟ کدوم امانتی؟ شوخیت..
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید